مسلم اصلانی/به گزارش پایگاه خبری ۲۰۲۰، با آغاز فصل جاری لیگ برتر فوتسال، سنایچ ساوه با سرمایهگذاری گسترده و جذب ستارههای شاخص، خود را در قامت یکی از مدعیان اصلی معرفی کرد. تیمی که در چهار هفته ابتدایی با ۱۰ امتیاز حتی بالاتر از گیتیپسند قرار گرفت و هوادارانش را امیدوار به فصلی رویایی کرد.
اما از هفته پنجم به بعد، ورق برگشت، تساوی برابر گهرزمین سرآغاز روندی نزولی شد که حالا پس از هشت هفته، نمود آن در جدول امتیازات کاملاً مشهود است؛ جایی که سنایچ در چهار بازی اخیر تنها دو امتیاز به دست آورده است. آخرین توقف برابر تیم تازهوارد عرشیا شهر قدس نیز شرایط را دشوارتر کرد و حواشی مدیریتی تازهای اعم استعفای داود باقری مدیرعامل باشگاه را به همراه داشت.
نمیتوان تلاشهای مدیریتی سنایچ را نادیده گرفت؛ از تأمین منابع مالی تا فراهم کردن بستر جذب بازیکنان توانمند. اما در سوی دیگر، انتخاب سرمربی و هماهنگی کادر فنی با پروژهای به این بزرگی، به چالشی جدی بدل شده است. تاریخ ورزش بارها نشان داده که موفقیت، صرفاً به جذب ستارهها وابسته نیست؛ بلکه نیازمند یک ذهنیت برنده و برنامهریزی دقیق در میدان رقابت است.
الگوی نتایج سنایچ امسال یادآور تیمهایی است که فصل را با قدرت آغاز میکنند اما در ادامه توان مدیریت فشار و تداوم روند مثبت را از دست میدهند. برای رسیدن به اهداف بزرگ، تیم نیاز دارد در مقاطع حساس، انسجام و استراتژی مشخصتری داشته باشد.
شرایط کنونی سنایچ بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری است. چه در سطح مدیریتی و چه روی نیمکت، اصلاحات و تصمیمگیریهای بهموقع میتواند این تیم ریشهدار را دوباره به مسیر رقابت برگرداند. در غیر این صورت، خطر از دست رفتن سرمایهگذاریها و دور شدن از رویاهای ابتدای فصل جدی خواهد بود.
استعفای باقری، چه واقعی و چه نمایشی، پاسخی به بحران کنونی نیست. اگر هدف ایجاد شوک بود، این نقش باید از سوی کادر فنی ایفا میشد؛ جایی که مسئولیت اصلی ناکامیهاست. در غیر این صورت، چنین استعفاهایی نه تنها التیامبخش نیست، بلکه بر بیثباتی دامن میزند.
در نهایت، مسیر پیشروی سنایچ روشن است: یا با تغییرات بهموقع و بازتعریف اهداف، بار دیگر به جرگه مدعیان بازمیگردد، یا این فصل برایش به تجربهای تلخ و پر از درسهای مدیریتی و فنی بدل خواهد شد.
انتهای پیام /
مطالب مرتبط